موفقیت،نامحدود! .. سلامتی،شادی،ثروت

.: یه روزی ، یه جایی ، یه جوری ، یه کسی ، یه چیزی ... صبر داشته باش :.

موفقیت،نامحدود! .. سلامتی،شادی،ثروت

.: یه روزی ، یه جایی ، یه جوری ، یه کسی ، یه چیزی ... صبر داشته باش :.

اسب بعدی

  

مرد ثروتمندی در دهکده ای دور زمین های زیادی داشت و تعداد زیادی کارگر همراه خانواده هایشان روی این زمین ها به کار گرفته بود . و برای اینکه بتواند این کارگران را وادار به کار کند یک سرکارگر خشن و بی رحم را به عنوان نماینده خود انتخاب کرده بود....

 و سرکارگر با خشونت و بی رحمی کارگران  و خانواده های آنان را وادار می کر دروی زمین های مرد ثروتمند به سختی و تمام وقت کار کنند تا محصول بشتری حاصل شود . روزی شیوانا از کنار این دهکده عبور می کرد . کارگران وقتی او را دیدند شکایت سرکارگر را نزد شیوانا بردند و گفتند :  " صاحب مزرعه ، این فرد بی رحم را بالای سر ما گذاشته و ما به خاطر نان و غذای خود مجبوریم حرف او را گوش کنیم . چیزی به او بگویید تا با ما ملایمتر رفتار کند . " 


شیوانا به سراغ سرکارگر رفت . او را دید که افسار اسب پیری را در دست گرفته و به سمتی می رود . شیوانا کنار سرکارگر شروع به راه رفتن کرد و از او پرسید:  " این اسب پیر را کجا می بری ؟؟ " 


سرکارگر با بد خلقی جواب داد : " این اسب همیشه پیر نبوده است . مرد ثروتمندی که مالک همه این زمین هاست سال ها از این اسب سواری کشیده و استفاده های زیادی از او برده است . اکنون  چون پیر و از کار افتاده شده دیگر به دردش نمی خورد . چون صاحب زمین ها به هر چیزی از دید سوددهی و منفعت نگاه می کند بنابراین از این پس اسب پیر چیزی جز ضرر نخواهد داشت . به همین خاطر او از من خواسته است تا اسب را به سلاخی ببرم و گوشت او را بین سگ های مزرعه تقسیم کنم تا لااقل به دردی بخورد " 


شیوانا لبخندی زد و گفت : " اگر صاحب این مزرعه آدم های اطراف خود را فقط از پنجره سوددهی و منفعت نگاه می کند ، پس حتما روزی فرا می رسد که به شخصی چون تو دیگر نیازی نخواهد داشت . آن روز شاید کارگران مزرعه بیشتر از اربابت به داد تو برسند . اگر کمی با آن ها نرمی و ملاطفت به خرج دهی وقتی به روزگار این اسب بیفتی می توانی به لطف و کمک آن ها امیدوار باشی . همیشه از خود بپرس که از کجا معلوم اسب بعدی من نباشم ! در این صورت حتما اخلاقت لطیفتر و جوتنمردانه تر خواهد شد" 

 

مجله موفقیت شماره ۱۸۱ 

 

 

یادمان باشد : بدبخت کسی است که نمی تواند ناراستی خویش را درست کند. 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
مرسده خانم دوشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 22:50 http://yedokhtare.blogsky.com/

لینک شدی دوست عزیز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد